گفت و گو با نگار سماک نژاد

گفت و گو با نگار سماک نژاد

شاید این روزها بیلبورد بی نام و توضیحات مشخص را در سطح شهر تهران دیده باشید . خانمی که در عکس میبینید قرار است نخستین زنی باشد که دماوند را از چهار تا قله میدود . این کار را پیش از این چند کوهنورد انجام داده اند ، اما این بار چند فرق اساسی دارد . فرق اول این که نگار سماکنژاد به عنوان یک دونده قرار است این مسیر را بدود و اگر برایتان عجیب است که چگونه ، باید گفت با سابقه دویدن ۱۷۱ کیلومتر در مسابقه ای که در رشته کوههای آلپ برگزار میشود انجام این کار برای نگار راحت تر است ، کافی ست نامش را جست وجو کنید تا به عنوان یکی از صد دونده برتر زن دنیا در رشته فوق استقامت اسم او را ببینید . این را هم باید اضافه کرد که نگار سال ۲۰۱۹ رتبه ۴۱ زنان دونده استقامت دنیا را به دست آورده است . نکته دوم و خیلی مهمتر اینکه پیش از این فقط آقایان صعود از چهار جبهه را انجام داده اند و نگار اولین زنیست که این کار را می کند . این صعود احتمالا بیشتر از یک روز و نیم طول می کشد و در این مسیر در هر جبهه چند دونده نگار را همراهی می کنند . در هر جبهه نگار زمان کوتاهی استراحت می کند و دونده های جدید با او در ادامه مسیر میدوند . یک شرکت خصوصی حامی این پروژه شده و نگارخانم قرار است این کار را به نمایندگی از زنان ایرانی انجام دهد . سنگ بنای کمپین پویش در مسیر پیدا شو ا ایده توانمندسازی زنان هم راستا است و بر پایه ی انگیزه بخشی به زنان ایران زمین برای رسیدن به خودباوری بنا شده است . نگار سماکنژاد متولد سال ۱۳۵۷ است . او در آمریکا ؛ دکترایی در حوزه علوم شناختی گرفت و بعد به ایران برگشت و استاد مرکز علوم شناختی دانشگاه بهشتی شد . به گفته خودش مشکل تمرکز داشت و برای کم کردن این مشکل شروع به دویدن کرد . به تدریج دویدن از اصلی ترین بخش های زندگی اش شد . او درباره علاقه اش به این ورزش به ظاهر ساده می گوید :ز وقتی یادم می آید ورزش بخشی از زندگی ام بود . اما نه ورزش دویدن . شنا ، اسب سواری ، کوهنوردی و آمادگی جسمانی را می گویم.در یک برهه از دوره کودکی در رشته دو سرعت در باشگاه شهید کشوری ثبت نام کرده بودم . خوب دویدن دونده ها برایم جالب بود . بدنهای ورزیده و سالم آنها توجهم را بیشتر به ورزش جلب کرد . می دانستم که این ورزش مادر ورزشهاست . همیشه دوندههای دو استقامت برایم آدمهای عجیب و غریبی بودند . با خودم می گفتم چگونه می توانند این همه زمان را بدوند.باورش برایم سخت بود . لبخند میزند و از خودش می گوید : واقعیت این است که در انجام کارها اختلال توجه دارم و برای انجام کارهای ثابت نمی توانم یکجا بنشینم و تمرکز داشته باشم . به عنوان مثال نمی توانم مانند برخی از افراد ساعتها مشغول کتاب خواندن یا تماشای فیلم شوم . درباره این اختلال تحقیق کردم و متوجه شدم با دویدن می توانم آن را برطرف کنم . وقتی شروع به دویدن کردم متوجه تأثیرات خوبی در خودم شدم . ابتدا ۱۵ دقیقه ، بعد ۲۰ دقیقه و بعد به نیم ساعت یا بیشتر از آن رسید . روزهایی که میدوم فعالیت بیشتری در طول روز دارم ؛ مقاله می خوانم و پژوهش انجام میدهم و در کل باید بگویم بعد از دویدن حس خوشایند و حال خوشی دارم . او می گوید : همه ما توانایی داریم و برای موفق شدن باید تلاش کنیم . من هم دویدن را به قصد شرکت در مسابقه و کسب مقام شروع نکردم . فقط دیدم چقدر بعد از دویدن حالم خوب است و کم کم در این مسیر با مسابقات و رکوردها آشنا شدم . نخستین مسابقه ای که شرکت کردم ، سال ۲۰۱۳ ماراتن سانفرانسیسکو بود . روز قبل مسابقه برای تمرین حدود ۱۲ کیلومتر دویدم که خودم را ارزیابی کنم . اصلا می توانستم استقامت بدوم و هیچ تمرین دیگری نداشتم . مسافت آن مسابقه ۴۲ کیلومتر بود . خلاصه اینکه هیچوقت خط پایان آن مسابقه ماراتن از نظرم دور نمی شود . چون بعد از پایان نتیجه خوبی گرفتم . یکی از قشنگیهای این ورزش این است که هر کسی رقیب خودش است . در ماراتن پاریس ۶۰ هزار نفر شرکت می کنند و هر کسی هم می تواند شرکت کند و در ۵ ساعت باید دویدن را تمام کنند . بحث مثلا ۱۰ یا ۲۰ نفر اول جداست ، ولی بقیه در مسابقه رقیب خودشان هستند . زمانی که از خط پایان گذشتم به خودم گفتم این ورزش ، ورزش من است و حالا میدانم باید چه کاری انجام بدهم و از آنجا به بعد برایم جالب شد .بانوی ورزشکار می گوید : چند سال بعد خیلی اتفاقی در مسابقات دو کوهستان آزادکوه شرکت کردم . در آن مسابقه هم جزو آخرین نفراتی بودم که به خط پایان رسیدم . اما از آن مسابقه به بعد دو ماراتن کوه و طبیعت وارد زندگی ام شد . در یکی از سخت ترین مسابقات ترکیه به اسم آلاداغلار توانستم رتبه سوم را کسب کنم و از آن به بعد مسابقات را جدی گرفتم . سماکنژاد می گوید : خاطرات زیادی از دویدن در کوچه ها و خیابان های کالیفرنیا و تهران دارم . خیلی وقت ها برای تصمیم گرفتن به خیابان های محله قیطریه می روم و حدود ۵ کیلومتر میدوم . گاهی هم که وقت ندارم در همین کوچه پس کوچه های اطراف خانه میدوم . تهران نیاز دارد که چهره اش دونده شود . اهالی نسبت به فعالیتم شناختی ندارند . اما گاهی از نگاه هایشان پیام های خوبی می گیرم . شاید آنها هم از تماشای دویدن من در شهر پیامی دریافت کنند و این انتقال پیام ، چهره شهر را دونده کند . گاهی بعضی کلمات تأثیر شگرفی در تقویت توانایی افراد می گذارد . مثل همین یک کلمه آفرین ، دست مریزاد و دمت گرم . او درباره کرونا و شرایط موجود هم حرف هایی برای گفتن دارد : اگر ویروس کرونا زندگی عادی مردم را مختل کرده است ، اما کمک بزرگی برای شکل گیری سبک جدیدی از زندگی در جامعه به همراه داشته است . به هر حال رعایت فاصله های اجتماعی و تعطیلی ورزش های گروهی و تجمعات باعث شد شهروندان به بوستان های محله شان توجه ویژه ای داشته باشند . زمانی که میخواستم به ایران برگردم نگران بودم که نتوانم مانند کالیفرنیا به راحتی در کوچه بدوم و خب نگرانی ام جایز بود . چون واقعا جای دونده ها در شهر تهران خالی است . اما ویروس کرونا همه افراد از دانش آموز ، مرد ، زن ، دکتر ، مهندس ، هنرمند و ... را برای ورزش های انفرادی مانند دویدن و طناب زدن به بوستان ها ، خیابان ها و حیاطهای منزلشان آورده است . این صحنه ها حال مرا خوب می کند . امیدوارم مسئولان شهری و ورزشی زودتر تدابیری برای ترویج فرهنگهای گمشده بیندیشند .

ثبت آگهی